الهام عبداللهی دهکردی، فعال گردشگری در یادداشتی نوشت: تعریف سازمان جهانی جهانگردی در مورد جهانگردی شامل «جهانگردی یا گردشگری، مجموعه کارهایی است که فرد در مسافرت و در مکانی خارج از محیط محصول خود انجام میدهد، این مسافرت بیش از یک سال طول نمیکشد و هدف آن تفریح، تجارت یا فعالیتهای دیگر است».
در این راستا نظریههای مختلفی شامل جهانی شدن، فرهنگپذیری، نوسازی، سلسه مراتب نیازها و توریسم و انگیزش بهعنوان مهمترین نظریههای مربوط به جهانگردی میتواند در رونق صنعت گردشگری تأثیرگذار باشد.
جهانی شدن جهانگردی
موضوع جهانی شدن جهانگردی از دهه ۱۹۶۰ میلای بهکار گرفته شد و برخی این واژه را با عنوان «جهانیسازی» معنا میکنند و معتقدند این پدیده، فرایندی برنامهریزی شده است که از سوی دولتهای قدرتمند غربی در دیگر کشورها و بهویژه کشورهای توسعهنیافته و در حال توسعه، با هدف چیرگی بر آن اجرا میشود.
هماکنون گردشگری بینالمللی بهعنوان اُمیدبخشترین، پیچیدهترین و جایگزینترین صنعتی بوده که جهان سوم با آن روبهرو شده است.
اما از طرفی دیگر جهانی شدن با فروپاشی مرزها و برداشتن موانع برای سفر کمک میکند و از سویی دیگر، گردشگری بهویژه در حوزه بینالمللی، روند جهانی شدن را تقویت خواهد کرد که فناوری حملونقل و فناوری اطلاعات از نیازهای اصلی بهشمار میرود.
در جهانی شدن گردشگری و جهانگردی فناوری حملونقل به کاهش هزینههای مالی و زمانی، شکست محدودیتها و مرزهای جغرافیایی و فناوری ارتباطات به ظهور رایانه، ماهوارهها و رسانههای پیشرفته گفته میشود.
رشد سریع پیشرفتهای تکنولوژی و افزایش تعداد کشورهایی که از کنترل دولتی بهسوی تشکیل اقتصاد بازار حرکت میکنند در حال ایجاد روندهای شدید بهسوی جهانی شدن است و باعث تغییراتی مهم در حوزه جهانگردی بینالمللی خواهد شد.
با توجه به شتاب گرفتن فرایند جهانی شدن، میتوان به این نتیجه رسید که جهانگردان علاوه بر کشورهای پیشرفته، انتخابهای نامحدودی در مقصد سفرهای خود دارند.
فرهنگپذیری
نظریه فرهنگپذیری بهعنوان یکی از نظریههای مربوط به جهانگردی به این مهم اشاره دارد که وقتی دو فرهنگ برای مدت طولانی با هم تماس پیدا میکنند، یک مبادله اندیشهها و محصولات جایگزین آن میشود که در سطح متفاوتی از همگرایی بین فرهنگها را ایجاد میکند بدین معنا که آنها شبیهتر میشوند.
تأثیر میهمان و میزبان که در بحث فرهنگها مطرح است از سه طریق انجام میگیرد.
الف) وقتی که توریستها کالا یا خدمات را از مردم محلی در بازار یا هتلها یا رستورانها خریداری میکنند.
ب) وقتی که توریستها ومیزبانها دارای تسهیلات مشابهی مانند سرگرمیها باشند.
ج) وقتی که آنها بهطور هدفمندانهای همدیگر را ملاقات میکنند تا یکدیگر را به کیش هم درآورند و یا اندیشهها وتجربیات یا اطلاعات را مبادله کنند.
نوسازی
توسعه از دیرباز آمال و خواست مردم و بسیاری از حاکمان بوده است، اما بهطور علمی و جدی بعد از جنگ جهانی دوم، بهدلیل استعمارزدایی و فقر گسترده کشورهای در حال توسعه کـه مسائل مهمی برای نظریهپردازان علوم اجتماعی و اقتصاد، بهطور کلی نظریهپردازان توسعه، مطرح کرد که برای فائق آمدن بر این مسائل و به راه انداختن موتور توسعه کشورهای در حال توسعه به فکر چارهجوییهایی افتادند که در این اثناء تئوری نوسازی (مدرنیزاسیون) در آغازین سالهـای دهه ۱۹۵۰ متولد شد، چنین نظریهای بر پایه تکرار تاریخی روند توسعه کشورهای در حال توسـعه قرار داشت.
دیویدهاریسون دیدگاه نوسازی را در مطالعه توریسم بهکار برده و معتقد است اگر چه سهم اقتصادی و اجتماعی توریسم بینالمللی در راستای توسعه ملی دارای انشعابات نظری روشن است اما توریسم هم درگیر نوسازی و هم رویکردهای توسعهنیافتگی است.
او معتقد است برای ایجاد صنعت توریسم پُررونق باید نوسازی در تمامی زمینههای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی صورت گیرد.
سلسله مراتب نیازها و توریسم
تایلمن نظریه سلسله مراتب نیازهای مزلو را در راستای تشریح رضایتمندی توریستی بهکار میبرد، براساس نظریه مزلو تمامی انسانها دارای نیازهای مشترک و فطری هستند که در سلسله مراتبی از نیرومندترین تا ضعیفترین قرار میگیرند که باید این نیازها تأمین شوند.
نیازهایی که در پایین قرار دارند باید قبل از نیازهایی که در بالا هستند تأمین شوند، با توجه به سلسله مراتب نیازهای مزلو یک توریست که برای انجام فعالیت توریستی به کشور دیگری سفر میکند باید در جامعه میزبان نیازهایش برطرف شود، اگر جامعه میزبان بتواند نیازهای توریست را برطرف کند، توریست به رضایتمندی میرسد، در غیر اینصورت سطح رضایت او پایین خواهد آمد.
انگیزش
انگیزش یک مفهوم وسیع است، این مفهوم چندین واژه دیگر را که توصیف کننده عوامل مؤثر در منشاء انرژی و هدایت رفتار ماست مانند نیازها، علایق، ارزشها، گرایشها، اشتیاقها و مشوقها را دربرمیگیرد.
انتهای پیام/
نظر شما